
دیروز ، در فيسبوك ، ذیل خبر تجمع اعتراضی هم میهنان ستمستیز و آزادیخواهم نوشتم:
مبادا فکر کنین ، ایرونی جماعت ، حالا که به فکر “سگهاست؛ پس به طریق اولی به فكر “حقوق انسانهاست؟! از این تظاهرات ( و آزادی حق اجتماع) به طريق اولی میتوان فهمید که “زندگی رعایا” تو ممالك محروسه ” خیلی سگی!”
شده؟! وامروز بعد از شنیدن خبر به خشونت کشیده شدن تجمع اعتراضی و بازداشت معترضان ستمستیز این وجيزه را تقدیم به همه رعایای دارالاسلام میکنم!
زندگی سگی! ” سگ ، که در ادبیات ما و ذهن و ضمیر ما، مظهر الفت و وفا ست ؛ به لحاظ طهارت، نجاست! در بخش عظیمی از ذهنیت و ضمیر رعایا نجس است! ( فتوای فقیهان و مفتیان هم البته مؤید و مقوم این ذهنیت است) از دیگر سو، وقتی رهبر عالی کشور میخواهد دشمن را معرفی کند و صفت بارز رذیلت دروغگوئی اش را ادیبانه! مثال زند ؛ میفرماید: مث سگ دروغ میگه! گمان کنم معظمله این مثل عوامانه را تصحیح فرهنگی فرموده باشند! در تداول عامه ، این مثل ” مث سگ میترسن! ” است. نیروی انتظامی مملکت هم به تبع! فقیهان و مفتیان که “سگ را نجس میدانند ، سگگردانی ( مصاحبت رعیت دارالاسلام با این حیوان با وفا و البته نجس!) را نیز با قياس باطل ، تحریم کرده است؟
( و#اول_من_قاس_ابلیس!) حالا ، رعایای دارالاسلام ، که نمیتوانند برای آزادی بیگناهان و مبارزه با مفسدان و تاراجگران تجمع کنند، سگ را بهانه کردهاند تا به این زندگی سگی پایان دهند! ولی همین مقدار توان اعتراض را هم ندارند و بازداشت میشوند؟! حالا ، بنده ، از شما شهروند فهيم و غيور میپرسم:
س: برای برون رفت از این زندگی سگی! چه باید کرد؟! آیا باید دیوجانس وار ، کلبی مسلك شد
“تا داد خود از کھتر و مهتر بستانیم” ؟!
عیدغدیر بر همه حمدگویان به نعمت تمسك به ولایت امیرمؤمنان مبارك باد!