
این روزها که در پی ابتلای کرونا، مقوله “شر” حواس بسیاری را به خود دوخته است و تاملات برانگیخته، برخی نظامهای سیاسی از مقوله “شر اعلی” یا بلوای شهری و شورش عام “Bellum civile” غافلند.
در این میان آنها که “مقدس”ترند غافلترند چون خطر شورش عام که در پی فزونی گسست روی میدهد تنها با کیمیای همبستگی درمان میشود و “همبستگی اجتماعی” هرچند که سویههای قدسی داشته اما امری عرفی است و باید دارو را در پدیده روانی “اعتماد” جست.
افزون بر آن، هیچ قدرتی نمیتواند همیشه با هشدار و پرهیز از شر بزرگتری چون آشوب، جامعه را همبسته بدارد. شهروندِ نگران، مدتی خاموش میماند، اما همبسته نه ! “شر اعلی” یا به تعبیر پاسکال «Le plus grand des maux est les guerres civiles» تا زمانی رخ نمیدهد که اقتدار حاکم همچنان “مشروعِ تاریخی” بماند اما زمانی که ریسمان این مشروعیت برید و پارگی در جان و روح مردم افتاد، فاصلهها فزونی گرفت و پریشانی قوت روزانه شد، بیخردانهها خردمندانه و خردمندیها بیخردی (تعبیر پاسکال) خواهد شد. (مشابه همین تعبیر در خطبه شانزدهم نهج البلاغه: … لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى يَعُودَ أَسْفَلُكُمْ أَعْلَاكُمْ وَ أَعْلَاكُمْ أَسْفَلَكُمْ).
یک نظم سیاسی نمیتواند همزمان که مردم را از ابتلای به شر اعلی (Mal extrême) میترساند و پرهیز میدهد، اسباب پریشانی، گسست اجتماعی و دریدن مردم را هم فراهم کند. “نمیتواند”، یعنی حتما در اداره پایدار این تعارض یا آنتینومی ناکام خواهد ماند و زمین خواهد خورد. در فضایی که گسست، سوءاعتماد و پریشانی حرف اول را میزند و “شر اعلی” دشمن خانگی است،
نمیتوان از فخر مفروضی سخن گفت که “اگر آقا نبود، داعش اینجا بود”. آن لحظه که مردم به مقام دریدن یکدیگر رسیدند، حاکم عریان و حکومت پیشتر چاک چاک شده است!
برگرفته از فیس بوک رضا بهشتی معز