
از منظر این جوان ناکام! این قانقاریای فساد فراگیر نیست که آبروی نظام مغدس را برده؟! فقط اطلاع رعیت نامحرم از بخشی از مفاسد نظام است که چوب حراج بر (تتمة) آبروی ( نداشته!) نظام ( نظامیان و کودتاچیان ۸۸!) زده است. شیخ و شاب همه تزویر میکنند!

اینگونه که : عباسقلی خان کدخدا فرمودهاند رعیت دلخوش از کشف عورت “ازمابهتران نباشند؛ این معممان که میبینید مث خروس جنگی تهیگاه یکدگر میدرند؛ دارند مانور طلبگی میدهند!
( همان “دعوای طلبگی” که فرمودند!) …. گفته بود که طرف بلیط یه تئاتر ( تعزیه) گرفته بود و چون مث خود ما هالو بود زودتر از موعد رفتهبود تك و تنها رو صندلی نشسته بود به تماشا! بروبچ صحنه تعزیه هم خب داشتن همگی دیزی میخوردند و گوشت کوبیده و كذا و دستا شون تو یه کاسه آبگوشت بوده و گل میگفتند و گل میشنفتند! خب وقت تعزیه شد برو بچ اومدند روی سن و شمر و خولی و سنان و عمرسعد و…. تعزیه هم کلی اشک از تماشاچی گرفت؛ یکی از تماشاچیها خیلی جو گرفته بودش و داشت هق هق گریه میکرد واسه مظلومیت امام حسین! این هالوی ما نگران طرف شد و بهش گفت: “جدی نگیر! من خودم زودتر از همه اومده بودم؛ با دوتا چشم خودم دیدم اینا همه شون دستاشون توی يك کاسه بود!
حالا حکایت ماست و عباسقلی خان کدخدای هالو که داره به ما رعایا شیرفهم میکنه: رعايا جدی نگیرند دعوای آمل و یزد رو؟ من خودم تو جلسات خصوصی “دیدم که میگم!” با دوتا چشای خودم دیدم که همه این ارباب عمائم (دین به دنیا فروش) دستاشون توی یه کاسه است! ما رعایای ( به تماشای جنگ قوچها نشسته!) هم که سهممون شده غوغای جنگ قوچ_وتماشا از آن تو! ، به همین مقدار کشف عورت از ما بهتران دلخوش بودیم که اونم عباسقلی خان از کدخدای معظم استدعا کرده سوت پایان “دعوای طلبگی ( جنگ قوچها) را بزند؛ تا رعایا بیش از این، طربناك نشوند و خدای ناکرده، حتا با تکرار میکنم سید یزدی، (حفظه الله) با صندوق شامورتی بیعت مجدد نکنند!
محمد امجد