
به تازگی وزارت اطلاعات ایران فیلمی کمسابقه درباره موفقیتهای این نهاد و موازیکاری دستگاههای اطلاعاتی در ایران منتشر کرده است. اما تنها چند روز پس از انتشار این مستند، ترور محسن فخریزاده، دانشمند هستهای بار دیگر توان دستگاههای امنیتی ایران را به چالش کشید.
آیا آنگونه که فیلم “مدال گمنامی” مدعی است، موازیکاری دستگاههای اطلاعاتی، وضعیت امنیتی ایران را آسیبپذیر کرده است؟ رقابتهای اطلاعاتی در ایران چقدر جدی است؟ آیا قدرت وزارت اطلاعات افول کرده است؟
در “مدال گمنامی” سه راوی و مقام ارشد امنیتی مقابل دوربین ظاهر میشوند: جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران، محمد ریشهری وزیر موسس وزارت اطلاعات و محمود علوی وزیر فعلی این وزراتخانه. تمرکز هر سه نفر بر ضرورت دستگاه اطلاعاتی واحد و همچنین اهمیت جایگاه وزارت است.
در این فیلم تصاویر تازهای هم از مخالفان ربوده شده حکومت پخش میشود: ویدیوهایی جدید از اعترافگیری از جمشید شارمهد رئیس رادیو تندر متعلق به انجمن پادشاهی و حبیب اسیود از رهبران گروه مقاومت ملی الاحواز.
این فیلم درست چندی پس از آن منتشر شد که در تابستان امسال دو رویداد، تردیدهایی درباره توان دستگاههای امنیتی ایران پدید آورد: خرابکاری در سایت هستهای نظنز و ترور نفر دوم القاعده در تهران.
شاید به همین خاطر به نظر میرسد مضمون این برنامه از یکسو دفاع از حیثیت و کارنامه وزارت اطلاعات است و از سوی دیگر آسیبشناسی فعالیتهای اطلاعاتی برای رفع بحران امنیتی حاضر.
انتقاد فیلم از موازیکاری
تا پیش از تشکیل وزارت اطلاعات چند نهاد موازی فعالیتهای اطلاعاتی را پیش میبردند از جمله دفتر تحقیقات نخست وزیری، واحد اطلاعات سپاه، تشکیلات کمیتهها، تشکیلات دادستانی و اطلاعات ارتش.
در فیلم “مدال گمنامی” اما با نقد این وضعیت حضور پراکنده واحدهای اطلاعاتی، آن هم بدون فرماندهی واحد، “مایه موازیکاری” و “نفوذ” و “رخنه امنیتی” معرفی میشود.
به نظر میرسد که اشارههای تاریخی فیلم در واقع کابرد امروزی نیز دارد.
“رخنه امنیتی” کلید واژهای است که بارها پس از خرابکاری در سایت هستهای نطنز و اکنون پس از ترور محسن فخریزاده از سوی برخی مقامهای عالی امنیتی و نظامی ایران تکرار شده است.
بی بی سی فارسی
اینجا را کلیک کنید و بیشتر بخوانید.