
“…آنچه مؤثر است اطاعت از خدا و پيغمبر«يعنى مقررات اجتماعى؟!» است؛ يعنى به مقررات عمل شود”(منقول از سيد مصطفى محقق داماد)
محمد امجد:
تعريف ايمان و كفر به اطاعت از خدا و پيغمبر و تعريف “اطاعت از خدا و پيغمبر ” به اطاعت از مقررات_اجتماعى ؛ آنهم جهت اثبات حقوق_مدرن_شهروند و دنياى مدرن ، يك فروكاستن_عبث و البته رهزن حقيقت است!
تعابير مؤمن_و_كافر_منافق ، ترمهاى دينى قرآنى است كه فقط در عصر وحى و مخاطبان مؤمن وحى و مؤمن به نبوت حضرت ختمى مرتبت(ص) اقتضاى آن را داشته كه “خوب فهم شود” و بعدها اين تعابير و ترمهاى وحيانى/قرآنى با كژفهمىهاى نسل بعد از پيغمبر دستاويز ارباب بىمروت دنيا شد!
توضيح آنكه منافق و كافر فقط در كانتكست تقابل با حضرت رحمة للعالمين(ص) معنا و مفهوم محصل مىيابد و در غير از اين تقابل خاص فقط مىتواند تبديل به يك دشنام سياسى شود كه منشأ همه خشونتها و قساوتها به نام خدا و رسول(ص) شود و اولين مسلماناناى (و نه مؤمنان!) كه با استناد به اين مفاهيم و تعابير خون بيگناهان را ريختند خوارج بودند كه نماز شبشان ترك نمىشد ولى در تقابل با اميرالمؤمنين (عليه افضل صلوات المصلين) مرتكب آنهمه قساوت و خشونت شدند ؛ آن هم با وجدانى آرام !
اين راهم بايد اضافه كرد كه همه اين تعابير (مؤمن ، كافر، منافق ، محارب، مفسدفى الارض، و…) تعابير حضرت حق است و پيغمبر خاتم فقط مأمور به ابلاغ بودهاست و اگر چنان تعابيرى از ناحيه حضرت حق نازل نشده بود ؛هرگز توسط پيغمبر خاتم جعل و خلق نمىشد.