
یک:
آقا پوکهی فشنگ میدانید چیست؟ پوکه فشنگ،
قسمت نهایتا ۳سانتیمتری انتهای فشنگ است که پس از شلیک گلوله، از تفنگ
میپرد بیرون و دیگر ارزشی ندارد. ولی در میدان تیر، پوست از کلهی سرباز
میکنند اگر یک پوکه گم شود. آنوقت سهروز است یک موشک ۹متری زمین به هوا
شلیک شده، تازه الان فهمیدهاند؟
دو:
بیچاره
تیمسارِ خلبان امیر شهرام رستمی (ریاست سابق ستاد ارتش و جانشین فرمانده
نیروی هوایی)، باوجود محکوم کردن حضور وینسنس در آبهای ما و جنایت خواندن
اعطای مدال به ناخدای آن، یک جمله گفت هواپیماهای نظامی و مسافری در رادار
شبیهاند، خدا میداند چه بازخواستی از مصاحبهشونده و مصاحبهکننده شد و
چه تهمتها که نزدند و کمتریناش بیغیرتی نسبت به خون هموطنان و وابستگی
به بیگانگان. خب؟
سه:
بابت اشتباه در شناسایی
هواپیما و شلیک به آن، افسر پدافند باید بازخواست شود و قطعا میشود. اما
بابت نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، واقعا منصفانه نیست که هیچ مقام
نظامی یا دولتی مثلا استعفا دهد. بلکه کمترین توقع، اخراج همهی آنها و
محرومیت مادامالعمر از کلیهی مناصب حکومتی است.
چهار:
هاج
و واج و تا بُنِ دندان شاکی و عصبانی و غمگینی. ناهماهنگی مسخرهی میان
پدافند و فرودگاه و این فاجعه جای تاسف دارد اما مصیبتِ اصلی این حجم
باورنکردنی از وقاحت و دروغگویی است. اتحاد ایرانیان در شهادت سپهبد
سلیمانی نهایت کسب آبرو بود و بازی اخیر با افکار عمومی، غایتِ بیآبرویی.
پنج:
با هرمعیاری بسنجیم، این پنهانکاریِ بُزدلانه و خصوصا چشم در چشم مردم نگریستن و مزخرف گفتن، یک رسوایی ملّی است. در همین چند ساعت ارکانِ اعتمادِ عمومی به مقامات به لرزه درآمده و نتایجِ این زلزلهی مهیب بیتردید برای مدّتها باقی خواهد ماند.
برگرفته از کانال تلگرامی خشت خام حسین دهباشی